در عملیات بستان گردان ما برای عبور از سیم خاردار دچار مشکل شده بود. دشمن بیداد می کرد و نیرویی در کسی باقی نمانده بود. کوچکترین غفلت و اشتباهی جریان پیروزی را وارونه می کرد. حصار تنگی بود ناگهان مردی برخاست که نیروی هزار مرد را در خود داشت. برانکاردی را برداشت و به سمت سیم خاردار دوید. با برانکارد بر روی سیم خاردار خوابید و راه عبور را برای رزمندگان گشود این عمل مقدمه فتح شهر بستان بود. آن مرد اینک خود راه عبور شده بود. آن مرد کسی نبود جز علی موحد دوست.