دسته
پیوندها
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 387670
تعداد نوشته ها : 1213
تعداد نظرات : 8
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
 22 آبان ماه 1336 ه ش در خانواده ای نسبتا مرفه و مذهبی در شهرستان «اردبیل» به دنبا آمد . در کودکی نسبت به دیگر همسالان خود قد بلند تر بود و هیکل بزرگی هم داشت از این رو رهبری سایر بچه ها و همبازی هایش را به دست می گرفت و به هنگام بازی همه را تحت نظارت خود در می آورد. در سال 1343 به دبستان «شمس حکیمی» ( ابوذر فعلی )‌رفت . در سال 1348 مقطع راهنمایی را گذراند و در سال 1352 راهی دبیرستان« شریعتی» شد . در طول مدت تحصیل از کمک به پدر در دامداری غفلت نمی ورزید و در کارهای خانه به مادرش کمک می کرد . علاوه بر این هنگامی که دانش آموز دبیرستان بود در حرفة آهن
جمشید گنجگاهی مشهور به (حسین گنجگاهی) در 10 تیر 1338 ه ش در اردبیل متولد شد . دوران ابتدایی را در مدرسه «دیباج » در سالهای 1350 – 1345 و دوران راهنمایی و دبیرستان را به ترتیب در مدارس «جهان علوم » و «صفوی» ( مدرس فعلی ) در سالهای به پایان رساند و دیپلم ریاضی گرفت. به مطالعه علاقه زیادی داشت و هر گاه پولی به دست می آورد، کتاب می خرید و مطالعه می کرد. در ایام تحصیل ، در اداره مغازه به پدرش کمک می کرد. حسن خلق او سبب شده بود که همه دوستان و فامیل او را دوست داشته و به او علاقمند باشند. وی عموی فلجی داشت که هر هفته یا دو هفته یک بار او را با چرخ دستی به حم
سال 1344 ه ش در اردبیل متولد شد.تا کلاس چارم متوسطه درس خواند و به علت حضور در جبهه های نبرد حق ،ترک تحصیل نمود .او عضو بسیج بیست میلیونی بود وبا حضور درجبهه کار های اعجاب برانگیزی از خود به یادگار گذاشت.می رود تا با نفوذ در خاک دشمن ،به اهداف اطلاعاتی مورد نیاز دست یابد .او آن عقاب تیز پرواز صخره های سترگ ، اینک در عبور بی درنگ خویش ،به قلب دشمن می زند و از فراز هایی می گذرد که پای کمتر جنبنده ای به آن رسیده .یارانی نیز همراه اویند .چندین مانع سخت و خطر ناک را پشت سر گذاشته اند و پس از انجام ماموریت در ضمن مراجعت ،در منطقه جوانرود ،باز به هنگام عبور از صخره مورد اصابت تیز مستقیم دشمن قرار می
سال 1343 ه ش در روستای «مجنده »درشهرستان «اردبیل» به دنیا آمد وتا کلاس اول راهنمایی ،در اردبیل به تحصیل پرداخت .فریدون با مشاهده ی تبعیض های آشکاری که حکومت شاه روا می داشت ،ناراحت می شد.او می دید که حکومت ایران که باید نماینده مردم ایران باشد ،نوکر آمریکا وکشور های اروپایی است واین را بدترین اهانت به مردم وطنش می دانست.صبر مردم ایران پایان یافته بود وبا شروع انقلاب نشانه های فروریزی پایه های حکومت ظالمانه ی شاه آشکار و آشکار تر می شد.او نیز مانند تمام هموطنانش وارد میدان شده بود تا حکومتی را که جز ننگ،فقروفساد دستاوردی برای کشور نداشته ؛از بین ببرند.با تلاشهای مردم حکو
سال 1332 ه ش در شهر اردبیل در میان خانواده ای متدین و مذهبی کودکی به دنیا آمد . او را داور نام نهادند. کودکی که بعدها مایه افتخار خانواده و عبرت دوستان و آشنایان شد.با گذشت زمان کم کم بزرگ شد ولی رشد روحی او قابل مقایسه با جسم نحیفش نبود. پایگاه اولیه داور خانواده بود و همواره در زیر سایه پدر قرار داشت. هم او وقتی در زندان ستم شاهی به دیدار پسر رفت نگاهی به جگرگوشه خود انداخت و ابراز داشت: «فرزندم غمگین مباش. زیرا همواره زنجیر در گردن شیر است و روباه و خرگوش آزاد.»از حدود 11 سالگی نماز می خواند و با قرآن انس و الفتی خاص داشت. الفتی که سبب شد تا به ندای پروردگارش که می فرمود:«
در سال 1342 ه ش در شهرستان گرمی دراستان اردبیل متولد شد .دوران ابتدایی وراهنمایی را در آنجا با موفقیت به پایان برد. ورود او به مقطع دبیرستان همزمان بود با مبارزات مردم ایران بر علیه حکومت ظالمانه ی پهلوی .او که ظلم وتبعیض حاکم بر جامعه را با پوست و استخوان خود لمس کرده بود، بی درنگ به صف مبارزین پیوست . مبارزاتش با نظام شاهنشاهی تا فرار دیکتاتور در دی ماه 1357وپیروزی انقلاب دربهمن 1357 ادامه داشت. بعد از اتمام دوره دبیرستان وپس از پیروزی انقلاب اسلامی در آذر ماه 1359 به عضویت سپاه پاسداران در آمد .او در بخشهای گوناگون سپاه خدمات زیادی را انجام داد تا به سمت مسئول پرسنلی (اداری)لشکر 31 عاشورا ر
در سالهایی که آذربایجان ایران در اشغال نیروهای ارتش سرخ شوروی بود، میر علی یوسفی در 16 بهمن 1322 ه ش روستای سید لر به دنیا آمد . شعل پدرش ( میر مطلب ) گله داری و کشاورزی بود . پدر میر علی برایش میرزایی اجیر کرد تا به او درمنزل درس بدهد . پدر میر علی در این باره میگوید: چون از مدرسه و مکتب خانه ترسیده بودم ، لذا به علت تمکن خوب میرزایی برایش اجیر کردم و تا چهارم ابتدایی در پیش ایشان درس بخواند در این دوران با علاقه درس و تکلیف را انجام می داد و میرزا از او راضی بود .میر علی دوران کودکی را در خانواده نسبتاً مرفه گذراند. به گفته پدرش برای انجام کارهای روزمره در خانه نوکر داشتند . رفاه نسبی و آسای
سال 1342 ه ش دیده به جهان گشوده است . خانواده و دوستانش، وی را فردی آرام ، تودار و کم حرف بیان کرده اند. این شهید عزیز بیشترین احساسهای زیبای روحی و درونی خود را باکمترین تأثیر را بر دوستان داشته و اکثراً کارهای وی در وجود خودش باقی مانده و برای نزدیکان معین و مشخص نشده است. از طرف دیگر وی فعالیت پر شور و قابل تامل و قابل بیانی نداشته است. همچنین سن کم وی در زمان شهادت یعنی حدود 20 سال، مزید بر علت شده است.وی در سال 59 در سن 18 سالگی وارد سپاه می شود. البته اوایل سال 1360 معاون واحد اعزام نیرو می شود . پس از اصرار زیاد در گردان جند الله به عنوان معاون گردان به منطقه «بازی دراز» ارت
سومین فرزند خانواده گلزاردر بیست ویکم شهریور ماه 1340 ه ش در یک خانواده کاملا مذهبی و علاقمند به خاندان عصمت و طهارت در شهر تبریز چشم به جهان گشود . از همان اوان کودکی به همراه پدر د رمراسم و هیأت حسینی شرکت می کرده و از همان زمانها نفرت از رژیم پهلوی و عشق و علاقه به امام خمینی در وجود وی شکل گرفته بود.تحصیلات ابتدائی را در مدرسه هاتف و دوران راهنمائی را در مدرسه راهنمائی شهید شکیب فعلی تبریز طی نمود.دوران تحصیلات متوسطه را تا سال دوم درهنرستان فنی شهید چمران فعلی تبریزو در سال تحصیلی 1356 ـ 1357 سپری کرد . بعد از آن درس را کنار گذاشت و تمام وقت خود را صرف شرکت در مبارزات انقلاب اسلامی در تهر
22 خرداد 1335 ه ش در خانواده ای مذهبی در شهرستان تبریز به دنیا آمد . پدرش مغازه ای در بازار داشت و وضعیت رفاهی مناسبی برای خانواده فراهم کرده بود . مرتضی قبل از ورود به دبستان مدتی به مکتب خانه رفت و در ساعات فراغت در دکان پدر یاری رسان بود . دوره ابتدایی را در مدرسة ناصرخسرو تبریز سپری کرد و در مدرسة نجات ، دوره راهنمایی را به پایان رساند . سپس وارد هنرستان صنعتی تبریز ( هنرستان وحدت فعلی ) شد و رشته مدلسازی را به پایان برد و دیپلم گرفت .در این دوران ، مرتضی اوقات فراغت خود را به مطالعه کتابهای مذهبی می گذراند و یا با دیگر دوستانش که غالباً شهید شدند - چون شهیدان خدایاری و حبیب شیرازی - فوتبا
X