دسته
پیوندها
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 390685
تعداد نوشته ها : 1213
تعداد نظرات : 8
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
خلاصه‌ای درباره سوژه:
حلبچه بمباران شیمیایی می شود هزاران تن از ساکنین شهر به شهادت می رسند علاوه بر کردهای حلبچه جمعی از رزمندگان ایرانی نیز شهید و مجروح می شود در این حادثه حتی حیوانات و گاو و گوسفند مردم نیز از بمباران در امان نمی مانند.
شهید حبیب الله لطیفی رئیس ستاد تیپ 23 نصرت در این قیل و قال توجهش به بزغاله ای جلب می شود که در گوشه ای صدای بع بعش می آمده. گله ای بز و گوسفند در اطراف او تلف شده و تنها یک بزغاله چند روزه به ظاهر سالم مانده. بزغاله ای که هر از چند گاهی سرفه می زده حبیب بزغاله را با خود به پشت جبهه می آورد. حمامش می برد و شست و شویش می دهد و با خود به منزلش در اسد آباد می برد انس و الفتی عجیب بین بزغاله و سجاد – پسر 4 ساله حبیب برقرار می شود. بزغاله بدون سجاد بی تابی می کند و سجاد نیز لحظه ای بزغاله را تنها نمی گذارد.
- سیر را رنده می کردیم و با ماست به او می خوراندیم. سجاد شیر را داخل پستانک می کرد و به او می خوراند بزغاله کمی بزرگتر می شود با سختی فراوان به یکی از همسایگان که گاو و گوسفند داشت می سپارند و بعد تحویل کمیته امداد می شود.

X