دسته
پیوندها
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 388538
تعداد نوشته ها : 1213
تعداد نظرات : 8
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
خلاصه‌ای درباره سوژه:
رادیو بسیج خبرداد که به زودی عملیاتی در جنوب در راه است. غروب 14 بهمن در مسجد سجاد اسدآباد با 4 نفر از دوستان هماهنگی کردیم که خود را به عملیات برسانیم. روز 15 بهمن به اهواز رفتیم و پس از مراجعه به بسیج خودمان را اهوازی معرفی کردیم ولی لهجه همدانی ما از 100 متری پیدا بود!
گفتیم: ما اصالتا همدانی هستیم ولی پدرمان میوه فروش است و زمستان ها اهواز هستیم و تابستان ها به همدان می رویم.
راضی شدند و از ما عکس و کپی شناسنامه خواستند. از قضا غیر از حسن کسی شناسنامه همراهش نبود. از شناسنامه حسن 5 کپی گرفتیم و جز حسن، 4 تا کپی دیگر را با تغییر نام و نام خانوادگی و نام پدر و تغییر عکس به عنوان شناسنامه تهیه کردیم و تحویل دادیم. اما مدتی نگذشت که متوجه شدیم، نام مادر همه ما 5 نفر سمر قند است! فراموش کرده بودیم که این نام را تغییر دهیم. دعا می کردیم متوجه نشوند. وقتی جواب رد شنیدیم فکر کردیم سمرقند لو رفته! جالب اینجاست که به ما گفتند : شاید همین امشب عملیات شروع شود و شما به آنها نمی رسید برگردید همدان و با همشهری های خودتان به جبهه بروید.
ماشب را به همدان برگشتیم و صبح 16 بهمن خبر آغاز عملیات والفجر مقدماتی در فکه را از رادیو شنیدیم.

X