دسته
پیوندها
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 389278
تعداد نوشته ها : 1213
تعداد نظرات : 8
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

دیگر عادت کرده ایم که رسانه در زندگی ما نقش اساسی و مهمتری داشته باشد. در عصر ارتباطات در دوره ای که رسانه ها پیام آوران فکر و اندیشه هستند کوچه های دهکده جهانی« مک لوهان »هر روز کوتاه ترو تنگ تر می شود و اهالی آن تسلیم خدایانی می شوند که در جبهه بزرگ فرهنگی اخبار واطلاعات را در کمتر از کسر ثانیه بر سر آنان آوار می کنند. با این تفاسیرطبیعی است که غولهای خبری افکار عمومی جهان را به دست گیرند و به آن جهت دهند تا جایی که بتوانند انقلاب مخملی یا نارنجی راه بیندازند و در تمام عرصه های فرهنگ وسیاست یک جامعه اثر گذار شوند. با این مقدمه نقش رسانه در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت به عنوان ابزار کارآمد مقابله با جنگ نرم مطرح می شود اما تجسم عینی این نقش زمانی بود که حسین فهمیده نوجوان 13 ساله زیر تانک دشمن رفت و در پی آن مانور رسانه ها بر این اتفاق و جمله معروف امام خمینی (ره) که فرمودند :«رهبر ما آن طفل 13 ساله ای است که نارنجک به خود می بندد و زیر تانک می رود» ده ها هزار نوجوان و جوان را از کلاسهای درس و مدرسه بیرون کشید وبه جبهه های جنگ فرستاد.
یک استاد ارتباطات در رابطه با نقش موثر رسانه ها گفته معروف «ویلبر شرام» نظریه پرداز ارتباطات را نقل می کند که وقتی گلوله ارتباطی پیام از رسانه به سمت مخاطب پرتاب می شود، به منزله یک گلوله واقعی است که مخاطب را واقعا از پا در می آورد.
وی ادامه می دهد: «اما برای آنکه این فرآیند اثر گذار باشد باید زمینه و ارزشهای فرهنگی آن هم در جامعه وجود داشته باشد. برای مثال در جامعه ای که ایثار مفهوم و تجلی نداشته باشد و افراد و حاکمیت جامعه فقط به سود اقتصادی و منافع شخصی فکر کنند رسانه هرچقدر قوی عمل کند، کمتر اثر گذار خواهد بود.»
وی به پیش زمینه های فرهنگی ایثار در ایران باستان اشاره می کند و می گوید: « در فرهنگ ایرانیان ایثار نقش بسیار مهمی دارد به طوری که قبل از اسلام با داستان سیاووش روبرو هستیم که خونش بر زمین می ریزد، اما در مقابل اندیشه هایش ایثارگری می کند. بعد از اسلام نیز فرهنگ ایثار در مکتب امام حسین (ع) تجلی یافت و فرهنگ تاسوعا و عاشورا در طول فرهنگ تاریخ ما وجود داشته پس کار رسانه باید بسیار راحت تر و اثر گذارتر باشد.»
اما سوال اینجاست با وجود پیش زمینه های فرهنگی چرا رسانه های ما بعد از جنگ موفق عمل نکرده اند؟
این استاد دانشگاه در این باره می گوید: « با پایان جنگ بحث سازندگی مطرح شد و اغلب افراد به دنبال منافع شخصی رفتند. اوضاع اقتصادی نیز جامعه را از آن فرهنگ دور کرد. رسانه ها هم موضوع را تمام شده دیدند . یکی دیگر از دلایل موفق نبودن رسانه ها در این عرصه این است که مدیریتهای فرهنگی و رسانه ای در جامعه ما ضعیف هستند در حالی که ابزارهای توانمندی را در اختیار دارند اما نحوه به کارگیری آن را نمی دانند . به عبارتی ابزارها پیشرفت کرده اما دیدگاه به لحاظ محتوایی پیشرفتی نداشته است.»
خبرگزاریهای بی مخاطب
در حال حاضر خبرگزاریهای حیات، فاش نیوز، پایداری، ساجد، بنیاد حفظ آثار و وبلاگهای زیادی در این حوزه فعالیت می کنند که مخاطب چندانی ندارند. همچنین برخی خبرگزاریها و روزنامه ها صفحاتی را به این خصوص اختصاص داده اند که اغلب اهداف سیاسی و جناحی خود را دنبال می کنند. این اتفاق در حالی است که امکانات رسانه ای نسبت به 30 سال گذشته گسترش بیشتری داشته است. یک روزنامه نگار باسابقه با مرور خاطرات اخبار حوزه جنگ در دوران دفاع مقدس می گوید:« در زمان جنگ امکانات ارتباطی ما بسیار محدود بود از سایت و خبرگزاریهای متعدد و امکانات الکترونیکی هیچ خبری نبود اماکیفیت مطالب بسیار قوی تر ارائه می شد و صفحات جبهه و جنگ مخاطبان فراوانی داشت که در حال حاضر موضوع عکس است.»
وی دلیل این موضوع را شناخت اندک مخاطبان رسانه از جوان، کودک و نوجوان امروز می داند و می گوید: «در حال حاضر جوان نسل فعلی با 30سال قبل خیلی فرق کرده است و اغلب آنان برای تامین منافع فردی پرورش یافته اند. از اینرو درک زمان به دست هنرمندانی که در رسانه ها کار می کنند خیلی مهم است. آنان باید از کلامی استفاده کنند که بتواند علاوه برارتباط با گروه های مختلف سنی آنان را تهییج کند.»
ایثارگران میراث دار یا میراث خوار؟
«ایثارگران ما به خاطر عملکرد رسانه ها در جامعه عزیز نیستند.» این اعتقاد دکتر رحمانی ، جانباز دفاع مقدس و حقوقدان است.
اما حد و مرز فرهنگ ایثار و شهادت کجاست و چه آسیبها و آفاتی آن را تهدید می کند؟
این حقوقدان دامنه این حوزه را از گفت و گوهای شفاهی و خانوادگی تا رسانه های مکتوب و مجازی ترسیم می کند که هرچه از رسانه های رسمی یعنی مطبوعات وصدا و سیما دورتر و به ارتباطات چهره به چهره و بدون تعارف نزدیکتر می شویم آسیب آن کمتر می شود.او در این باره می گوید: « اولین آسیب یا آفت افراط در شعار زدگی است . الفاظ و عبارت تکراری ما همه مدیون ایثارگران هستیم. لقلقه کلام تمام سخنرانان حوزه ایثار و شهادت است.البته همین شعارهای افراطی وقتی در لبنان مطرح می شود اثر عکس دارد و روح حماسه و شهادت طلبی ایجاد می کند. اما درجامعه ما آنقدر در گفتار و تصویر تکراری شده که مخاطب را دلزده می کند. از سوی دیگر کسانی این حرفها را تکرار می کنند که هیچ نسبتی با جبهه و جنگ ندارند. آسیب دوم افراط در تبلیغات رسمی است . تبلیغات رسمی ضد ترویج ایثار و شهادت است و اغلب توسط نهادهای متولی امور ایثارگری از عملکرد خودشان منتشر می شود که بنیاد شهید و امور ایثارگران در راس هرم تبلیغات رسمی آن قرار دارد که فقط به ارائه، بیلان کار وخدمات می پردازد و اخبار مدیریتها را به صورت تصاعدی در جامعه مطرح می کند این نوع تبلیغات اگرچه برای خانواده ایثارگران مطلوب است، اما وقتی در رادیو، تلویزیون و مطبوعات انعکاس می یابد، موجب دو دستگی می شود.»
این حقوقدان می افزاید:« نگاه به جانبازان در جامعه طوری ترسیم شده است که در حال بلعیدن همه امکانات عمومی از سهمیه دانشگاه تا شغل و امتیازات مادی هستند که به قیمت محروم کردن بقیه جامعه تمام می شود.»
تحصیلات ملاک ایثارگر نمونه!
در حال حاضر اطلاع رسانی درباره ایثار و شهادت در چند حوزه مشخص صورت می گیرد که مشخص ترین آنها پرداختن به زندگی فردی و شخصیتی ایثارگران است که به قدرت اجتماعی و تحصیلی رسیده اند در حالی که قشر ایثارگر به این تعداد محدود نمی شود. این نگاه قالبی آفاتی را نیز دامنگیر این حوزه کرده است. دکتر رحمانی در این باره معتقد است در معرفی چهره ها و نمادهای ایثارگری افراط و تفریط زیادی شده است.
او می گوید: «در معرفی چهره ها ملاک اول تحصیلات بوده است یعنی به جامعه ایثارگر گفته ایم ارزش اجتماعی این است که به دانشگاه بروید اما آیا در جامعه ایثارگری آنهایی که تحصیلات دانشگاهی ندارند، نمی توانند الگو باشند؟»
وی تبلیغ مستقیم را آفات دوم می داند و می گوید: «وقتی در تلویزیون میکروفن جلوی جانباز قرار می گیرد تا از خود تعریف کند این عین ضد تبلیغ است جانباز را باید از منظر دیگران تعریف کرد.»
بازگشت به گذشته تنها راه چاره
بهروز ساقی جانباز روزنامه نگار اطلاع رسانی را ابزاری برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت می داند و می گوید:« می توانیم با تمرکز به اخبار فرهنگی و برجسته کردن اقدامات موثر فلش بکی به گذشته پرباری که در این حوزه اتفاق افتاده بزنیم و دوباره آن اتفاقات ارزشمند را بازبینی و از نو به جامعه ارائه بدهیم.»
وی با انتقاد از کارکرد خبرگزاری و سایتهای این حوزه می گوید:« متاسفانه خبرها در تمام سایتها و خبرگزاریها یک شکل است و اغلب آنها برای جلب مخاطب وخبرسازی، خبرها را چند باره و چند وجهی تنظیم می کنند در حالی که اصل خبر مورد تردید است.»
ساقی به انتشاراخبار ارائه خدمات به ایثارگران اشاره می کند و می افزاید: « نشر اخبار و ارائه خدمات به ایثارگران ظلم مضاعفی است که به این قشر شده است به طوری که آنقدر روی خبرها مانور داده اند که ذهنیت منفی جامعه را به دنبال داشته است.»
او از اخبارطرح جامع خدمات رسانی به ایثارگران مثال می آورد و می گوید:« 11 سال است این طرح در بوق وکرنا شده است در حالی که هنوز در مجلس دست به دست می شود. واقعیت این است که این گونه اخبار جانبازان را در مظان اتهام قرار می دهد که در قبال ایثارگری امکانات منحصر بفردی را در اختیار خود و خانواده هایشان گرفته اند در حالی که دریافت این خدمات به هیچ وجه به معنای رفع مشکلات آنان نیست.»
جای خالی سیاهی لشکرها
برجستگی های جنگ ما به توپ و تانک نبود به آدمهایش بود که متفاوت از آدمهای جنگهای دیگر بودند. اما واقعیت این است که
80 درصد جغرافیای انسانی دفاع مقدس یعنی نیروی انسانی عادی گویا نیست.در حال حاضر فرماندهان و سرداران شهید ما گل سرسبد دفاع مقدس اند اما آیا همه جنگ به این افراد خلاصه می شود؟
دکتر رحمانی حلقه ناپیدای دفاع مقدس را «سیاهی لشکرها» می نامد و می گوید:«سیاهی لشکرها بدنه اصلی جنگ بودند و بدون آنها اداره کردن عملیات غیر ممکن بود. واضح است که در هر عملیات و موقعیت سختی که پیش می آمد همیشه چند نیروی زبده و شجاع و حماسه آفرین می جنگیدند ولی بقیه به اصطلاح کپ می کردند اما نه در ادبیات دفاع مقدس و نه در هنر و سینمای ما سخنی از کپ کرده ها نیست.» وی ادامه می دهد:«سیاهی لشکری در جهاد فضیلت است . در روایات ما از کسانی که در صفوف مجاهدان اسلام حضور دارند ولی مهارت خاصی در جنگیدن ندارند، تمجید شده و اجر و جهاد در راه خدا برای آنها در نظر گرفته شده است. اما ما فکر می کنیم فقط باید از حماسه آفرینان سخن بگوییم. مگر ما در جنگ ترسو نداشتیم نمونه اش خود من! با اشتیاق در شب عملیات شرکت می کردیم اما کارکه خیلی سخت می شد، از شهادت پشیمان می شدیم می گفتیم خدایا امشب نه! اگر می شود ما را برگردان! اجابت می شد و بر می گشتیم . اما هنوز پایمان به شهر نرسیده بود دوباره هوای منطقه به سرمان می زد.»
حذف جغرافیای جنگ به چه قیمتی؟
سه دهه از آغاز جنگ گذشته است. اما آنچه که پس از گذشت این سالها باقیمانده بهره برداری از دفاع مقدسی است که در تاریخ ثبت کرده ایم . وارثان جنگ حالا در میان ما هستند.رزمنده ای که کمتر از یک هفته و آن دیگری که هشت سال تمام در خطوط اول نبرد جنگیدند و بعد برگشتند و زندگی معمول خود را از سر گرفتند. جانبازی که تا پایان عمر با رنج معلولیت دست و پنجه نرم می کند، آزاده ای که همواره زخم اسارت را باخود دارد، پدر و مادری که روزها رابا یاد فرزند شهید خود می گذرانند، بهره های معنوی جنگ و دفاع هستند که بخش زیادی از آنها گمنام مانده اند.
دکتر رحمانی در این باره معتقد است، بنیاد شهید به عنوان نهاد خدمت رسان نگاه مادی به مقوله ایثارگری دارد. به همین خاطر بخشهای مهمی ازجغرافیای ایثار و شهادت را حذف کرده است. او به جمله تاریخی امام خمینی(ره) که فرمودند: « ملتی که 20 میلیون جوان دارد، باید 20 میلیون اسلحه داشته باشد»، اشاره می کند و می افزاید:«آیا خوب است بگوییم همه جنگاوران ما بزرگانی همچون خرازی ها و همتها بودند و بس؟ یا بگوییم از آن 20 میلیون حداقل چند میلیون به جنگ رفته اند . حالا بعضی سردار و فرمانده بودند و در تارک این دفاع نورانی درخشندگی بیشتری داشتند بعضی هم آدمهای معمولی و رشید و دلاور بودند.
این وسط عده ای حضور کمرنگ تری داشتند، اما بودند و این بودن آن هم از نوع مستمر و با دوامش خیلی مهم بود. راز این بودن و مهمتر از آن ماندن در جبهه را باید در همان گزاره « این ملت الهی شده است» پیدا کرد. همین روحیه تکلیف گرایی و عشق به امام بود که موجب ختم جنگ آنهم بدون هیچ هزینه و چالشی شد».


X