دسته
پیوندها
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 384172
تعداد نوشته ها : 1213
تعداد نظرات : 8
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

از میان هنرهای مرسوم در سرزمین ما، هنر گرافیک بیش از هنرهای دیگر توانسته در پیشبرد اهداف متعدّد با جامعه اسلامی و سیر تاریخی آن همگام گردد و علّت آن را باید در ماهیّت هنر گرافیک- این ابزار بیانی مؤثّر- جستجو نمود؛ یعنی، در خصوصیّت ذاتی آن.
طرّاحی پوستر، طرّاحی نشانه (آرم)، تصویرسازی، گرافیک دیواری، طرّاحی تابلوهای شهری (بیلبوردهای تبلیغاتی) و بزرگراه ها همگی به عنوان شاخه های مهمِّ هنر گرافیک از قابلیّت های بیانی خاصّی در جهت تبلیغات برخوردارند و حدِّ اقل در سه دهة اخیر پاسخ گوی نیاز جامعه و اندیشه های انقلاب اسلامی بوده اند و از آنجا که مخاطبین هنر گرافیک، عامّة مردم و جامعة انقلابی هستند و هنرمندان گرافیک در خدمت فعّالیّت های فرهنگی و اعتقادی دوران هشت سال دفاع مقدّس بوده و همواره در راه اهداف پاک ایثارگران جامعه واکنش خوبی نشان داده اند و سعی داشته از این ابزار مؤثّر تبلیغاتی در انتقال واقعیّت های اجتماعی کشور به ویژه آرمان های انقلاب، هنرمندانه تعهّد خود را به اثبات رسانند.
البتّه هنر گرافیک در گذر زمان به ویژه پس از دوران انقلاب در ترویج و تبلیغ فرهنگ ایثار و شهادت علاوه بر آن که به بخش مهمّی از هویّت فرهنگی و معنوی جامعه پاسخ داده، همواره با فراز و نشیب هایی مواجه بوده است. هنرمندان این رشته به جای بهره گیری از واژه ها و کلمات با «زبان تصویر»، همواره در اشاعة ارزش های اخلاقی و مفاهیم اعتقادی کوشیده اند؛ لیکن هوشیاری در استفاده از ابزارهای جدید و نرم افزارهای نوین تبلیغاتی، اهمّیّت ویژه ای داشته و دارد.
به نظر می رسد هنرمندان گرافیک در این فعّالیّت تبلیغی مؤثّر به لحاظ ابزاری و بیانی، دچار تقلید یا تکرار شده باشند. از جمله وارد شدن در ورطة تصاویر تکراری و اثرگذاری ضعیف بر مخاطب و نیز همگام نبودن با ذهنیّت پویا و احیاناً متغیّر نسل جوان جامعه و متأسّفانه امروزه هنرمندان گرافیک «در برخی موارد» با ترسیم طرح های ملال آور نظیر استفاده بیش از حدِّ گل لاله (سمبل شهادت- که در دو دهة قبل کاربرد داشته است.)، طرح کبوتر
(سمبل رهایی و آزادی)، سیم های خاردار و نیزه های آغشته به خون- که همگی پاسخ گوی مخاطبین در گذشته بوده است.- سعی در تبلیغ این فرهنگ غنی و پرمحتوی دارند؛ لیکن آیا می توان با علائم تصویری تکراری در برابر رسانه های تبلیغی قدرتمند نظیر اینترنت، وبلاگ های متنوّع و تصاویر ماهواره ای مقابله نمود؟ به نظر می رسد هنرمندان گرافیک ضمن تعهّد به آرمان های مقدّس انقلاب اسلامی باید به شیوه های بیانی نوین و اثرگذار به ابزارهای نوین تجهیز گردند. لذا در مقالة حاضر علاوه بر بهره گیری هنرمندان گرافیک و نقش این هنر در چگونگی استفاده از شیوه های ابزاری و بیانی به فراز و نشیب های و کاستی های آن پرداخته می شود، ابزاری که با شناخت قابلیّت ها و توانمندی های آن می توان در آگاه کردن نسل جوان به ارزش های نهفته در فرهنگ ایثار و شهادت و تقویت آن گام برداشت.
واژگان کلیدی: فرهنگ ایثار، گرافیک، رسانه ها، ابزارهای تصویری، تبلیغات، ارزش های معنوی.
بیان مسأله:
با آغاز انقلاب اسلامی، هنرمندان این سرزمین به ویژه هنرمندان گرافیک، همواره تلاش کرده اند نسبت به انقلاب متعهّد باشند و همواره در جستجوی هویّت از دست رفته خود بوده اند. آن ها با این اعتقاد که می توان پرده های تصویری جدید و اثرگذار خلق نمود، ابزارهای خود را در راه اعتلای ارزش ها به حرکت درآورده اند، هم چنین سعی نموده متناسب با شأن مخاطبین، پاسخی در خور ارائه نمایند.
گرافیست های انقلاب اسلامی در تداوم فعّالیّت های خود در دهه های دوم و سوم انقلاب تلاش نمودند در برابر بحران ها و مشکلات روز جامعه، آثار تبلیغی خود را به نمایش درآورند و همواره در جستجوی معضلات عصر خویش کوشش کرده اند. دغدغه آن ها، اغلب پاسخ به برخی جریانات مخالف انقلاب یا یاری نمودن به مردم فداکار و ایثارگرانی که در راه آرمان های انقلاب اسلامی قدم نهاده، بوده است و یقیناً در این مسیر، تعهّدات خود را به اثبات رسانده اند. مواردی نظیر مقابله با رسانه های تبلیغی بیگانه و این که در برابر مخاطبین داخل به ویژه نسل جوان و پویا، چه تصاویر اثرگذاری ارائه نمایند؟ چگونه با ابزار و قلم های خود به اخلاص ایثارگران و شهیدان انقلاب پاسخ دهند؟ در توسعة هنر خود چه طرح ها و ایده های نوینی جهت نیل به هویّت اسلامی ابداع نمایند؟ و نهایتاً این که هنرمندان گرافیک در روند فعّالیّت های خود تا چه اندازه در توسعه، ترویج و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت موفّق بوده اند؟ و طرح سؤالات مشابه که تعهّد اصلی هنرمندان انقلابی بوده است، حال تا چه اندازه موفّق شده اند به بررسی آن در مقاله حاضر پرداخته می شود.
روش تحقیق:
روش کلّی تحقیق حاضر با رویکرد تحلیلی است. در رشته های هنری، رایج ترین شیوه، روش تجزیه و تحلیل است که ابتدا هنرمند، ایده و افکارش را با تصاویر بیان می دارد آنگاه از سوی دیگران مورد بررسی قرار می گیرد. هم چنین در این روش تحقیق، هیچ پیش فرض علمی وجود ندارد. در رشته های هنری، هنرمند ابتدا آنچه در وجودش احساس می کند، بیان می دارد و همچون نظریّه پرداز علمی به واقعیّت ها نظر ندارد و تحت تأثیر هیچ فرضیّه یا طبقه بندی علمی نیست. از این رو، اغلب نوشته ها و نقد آثار هنری، توصیفی و تحلیلی است.
مقدّمه:
هنرمندان گرافیک جهت ایجاد ارتباطی دیداری و انعکاس پیامی خاص از زبان تصویر و به عبارتی از نشانه های بصری(1) بهره می برند و بین عناصر بصری، رنگ و به ویژه شکل وظیفة اصلی و اساسی را در انتقال پیام بر عهده دارند و یقیناً موفّقیّت یک اثر گرافیکی، بستگی تام به کیفیّت بهره گیری خلّاقانه گرافیست از این دو عنصر دارد.
هم چنین هنرمند گرافیک در برخورد با محیط و اشیا، سعی دارد صریحاً از صورت اشیا و محیط پیرامون در جهت «نوع بیان» برای مخاطبین گام بردارد و نیز کوشش می کند برای بیان بهتر موضوع، مؤثّرترین ابزارها را به کار گیرد تا مبلّغ و شناسای آن موضوع به عامّة مردم یا مخاطبین خاص باشد.
در سرزمین ما، هنر گرافیک کمتر از یک قرن است که شکل حرفه ای خود را آغاز کرده و هنرمندان این شاخه از هنرهای تجسّمی(2) به ویژه در سال های پس از انقلاب اسلامی، با گرایش ها و علائق خود به مضامین مختلف پرداخته اند. عدّه ای گرافیک را در محیط تبلیغات تجاری و برخی در حیطة فرهنگ و گروهی این زبان بصری پویا را در خدمت اهداف انقلاب به کار گرفته اند و آن را در قالب «گرافیک انقلاب اسلامی» تثبیت نموده اند.
گرافیک انقلاب اسلامی که در طول سال های جنگ و دوران سازندگی به ارزش های ملّی، دینی و حقیقی این قوم توجّه نشان داده، مدیون تعدادی از هنرمندان نظیر ابوالفضل عالی، حمیدرضا قدیریان، حسین خسروجردی، کاظم چلیپا، مصطفی گودرزی، حبیب الله صادقی و ناصر پلنگی بوده است که در اوائل دهة 1360 در محلّی به نام «حوزة هنری سازمان تبلیغات اسلامی» تجمّع یافته اند. به اعتقاد آن ها، گرچه نمی توان حرکت قلم ها و قدم ها و بوی غنچه سرخ پرپر شده یا ایثار یک جانباز را به تصویر درآورد، از برکت ایمان و عشق، قابل تصویر است. در نوشته های این گروه از گرافیست ها می خوانیم که «چگونه می توان با شکل، خط و طرح، سفری مشکل و پرخطر را آغاز کرد؟ چگونه می توان طلوع یک آفتاب را به اطّلاع مردم رساند. هر چند مُحال است، آنجا که عشق فرمان دهد، مُحال، سَرِ تسلیم فرود می آورد. ما به فرمان عشق چنین کردیم، باشد تا قلم های ما از خدا، رنگ و از برکت ایمان، حرکت بگیرد.»(3) و این گونه ما شاهد فعّالیّت این گروه از گرافیست های متعهّد هستیم که هدف اصلی آن ها به تصویر درآوردن ارزش های واقعی ملّی و اعتقادی بوده است تا گامی در جهت اعتلای ترویج و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت برداشته شود.
امّا بی شک از آنجا که هر نوع فعّالیّتی با فراز و نشیبی همراه است، فعّالان این حوزه نیز در دهه های 1360 و 1370 تاکنون در نوع بیان خود و استفاده از ابزارهای بیانی گرافیک دچار اوج یا حضیض شده اند و از اشکال و رنگ ها جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت با بهره گیری از جنبش های هنری واقع گرایی(4) و رمزپردازی(5) (سمبولیسم)- دو جنبش مهمِّ ادبی وهنری در نیمه دوم قرن نوزدهم و شیوه رمزپردازی برگرفته از هنر ایرانی در قرون گذشته- گام نهاده اند.
نگاهی به هنر گرافیک در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت:
هنر گرافیک، مجموعه آثار تصویری قابل تکثیر هستند که با بهره گیری بصری از پوستر، نشانه (آرم)، مصوّرسازی کتا ب ها، طرّاحی حروف و غیره پیام خاصّی را به مخاطبان انعکاسی می دهد. یکی از ویژگی های مهمّ هنر گرافیک، تکثیر و اعلام پیام مورد نظر به دیگران است که در قرن هجدهم با استفاده از صنعت چاپ سنگی(6) و با توجّه به امکانات ارزان چاپ سنگی شکل گرفت و به علّت پیام رسانی سریع و مناسب به تودة مردم، به سرعت یکی از هنرهای بصری منحصر به فرد بین رسانه های دیگر معرّفی گردید.
تاریخ نزدیک به صد سالة گرافیک نوین ایران نشان می دهد که هنرمندان این رشته از برخی عناصر بصری و ادبی نظیر تجرید (ساده سازی)، ایجاز، دگرگونی اشکال و نمادپردازی تأثیرگرفتند و شاخصه ای مجزّا تحت عنوان هنر گرافیک نوین را پی ریزی نمودند و این مهم، موجب پیدایش جریانی نو در عرصه هنرهای تجسّمی ایران گردید. از این رو برخی هنرمندان شاخص پس از دهة 1330 شمسی با الهام از هنرهای ایرانی و هنر معاصر جهان، آثار جذّابی در گسترة هنر گرافیک پدید آورند.
با سقوط حکومت پهلوی و ظهور انقلاب اسلامی، بسیاری از هنرمندان جوان و متعهّد به انقلاب با هم سویی فرهنگ اسلامی، دور جدیدی را آغاز نموده و با الگوهای نمادین و رمزی برخاسته از متن حوادث انقلاب و تلفیق آن با الگوهای سنّتی هنر گذشته، حضور جدّی خود را با صراحت اعلام نمودند و بدین ترتیب جایگاه خود را در گرافیک معاصر ایران تثبیت نمودند. «آن ها بیشتر کوشیدند موضوع های مذهبی و یا برگرفته از انقلاب و جنگ تحمیلی را تصویر کنند؛ لیکن شیوة عملی آنان، شیوة واقع گرایان اجتماعی فاصلة دهه های 20و30 بعد از جنگ جهانی دوم می باشد. این نقّاشان که در ایران در تجمّعی به نام حوزة هنری به فعّالیّت ادامه می دهند در عین پای بندی به هویّت شخصی خود از الگوهای سیاسی پیروی می کنند و مقامات و مسئولان دولتی و سیاسی نیز از آنان حمایت کامل داشته اند»(آیت اللهی، 1380: 328).
و امّا علاوه بر موارد یاد شده، از دیگر نکات برجسته این گروه تحت عنوان هنرمندان گرافیک انقلاب اسلامی، توسعه و گسترش آثار تصویری خود به دیگر کشورها بوده است. به همین دلیل سعی کرده در عین پاسخ گویی به نیاز مردم، چه در دوران جنگ یا پس از آن- دوران سازندگی- همراه با پاس داشت میراث گذشتة هنر ایرانی و اسلامی، فعّالیّت ترویجی مفاهیم ایثار و شهادت را به دیگر کشورهای هم جوار منعکس سازند.
آن ها همواره کوشیدند با استفاده از امکانات و ابزارهای روز به ویژه در سال های 1362 تا 1370 با شرایط به وجود آمده در جنگ و بازسازی پس از آن به حفظ و حراست از آثار شهدا و حماسه ایثارگران بپردازند و در این راه، اوّلین قدم، استفاده از برخی نقوش و رنگ های مشخّص و قابل شناسا برای مخاطبین عام بوده است. برای هنرمندان متعهّد، به کارگیری اشکال و رنگ های واقع گرا و سمبلیک، با دو هدف اصلی همراه بوده است الف- ارتباط با همه اقشار تحصیل کرده و کم سواد ب- چگونگی انتقال مفاهیم واقعی برخاسته از انقلاب و تبلیغ حماسه های ایثارگران و شهیدان در داخل و خارج مرزهای کشور.
استفاده از نقوش آشنا و قابل درک و رنگ های سمبلیک برای هنرمندان دهة اوّل انقلاب، یکی از روش های بنیادین جهت ارتباط با اقشار اجتماع بوده است. بدین ترتیب گرافیست های انقلاب اسلامی در برداشتی تازه، از برخی جلوه های ویژه تصویری استفاده کرده و مکرراً در پوسترها و سطح دیوار شهرها به تصویر کشیدند.
به نظر برخی از منتقدین، این گروه از هنرمندان با ابزارها و وسایل ارتباط جمعی آن روز که بسیار محدود بوده است، آثار نسبتاً موفّقی از خود ارائه دادند.
ویژگی آثار گرافیکی آن ها، ارتباط ساده و صمیمی با اقشار مختلف اجتماعی بوده تا منجر به توسعه فرهنگی و رشد حیات جمعی گردد چنان که به گفته جامعه شناسان «ارتباط اجتماعی منشاء فرهنگ است و تعالی فرهنگ بدان مربوط می باشد. ارتباط اجتماعی، شالودة حیات اجتماعی است و بدون آن هیچ یک از عناصر حیات جمعی پدید نمی آید و به عنوان محور فرهنگ و حیات جمعی، محدوده ای بس وسیع دارد که در برگیرندة تمام صور روابط انسانی است.»(ساروخانی، 1373: 28) بدین سان هنرمندان گرافیست نسل انقلاب با ابزارهای نه چندان مدرن سعی در اطّلاع رسانی، دگرگونی و تأثیرگذاری فرهنگی داشته اند.
پس از اوّلین گام در تثبیت متعالی راه شهیدان و تلفیق آن با جریانات اجتماعی و سیاسی روز به بهره گیری عملی اشکال و رنگ های و نمادین به ویژه در پوسترهای خود پرداختند که برخی از مهم ترین این نشانه های ارتباطی (مربوط به دهه 1360) عبارتند از: استفاده از سربند (روبان سبزرنگ)، درخت سرو (نماد ایستادگی و قداست)، هاله نور (ارتباط معنوی با جنبه های ماوراء الطّبیعه توحیدی)، گل لاله (نماد شهادت)، طرح کبوتر (رمز رهایی و آزادی به سوی شهادت- کمال انسان)، سیم های خاردار، نیزه های آغشته به خون، زنجیرهای از هم گسسته، مشت های گره کرده، قطره های خون، گل های پرپر شده و گاه تلفیق این موارد یاد شده با اشکال ایرانی و اسلامی نظیر کاشی کاری و نقوش اسلیمی و ابرهای پیچان (قابل رؤیت در تصاویر نگاره های ایرانی قرون هشتم، نهم و دهم هجری).
امّا در گزینش رنگ ها، هنرمندان نسل انقلاب در آثار پوستر و تصویرگری به جلوه های ویژه ای مکرراً اشاره داشته اند از جمله استفاده از انواع رنگ سبز (نماد خرّمی و رنگ برگزیده مکتب اسلام)، رنگ زرد خالص که نشانة هشیاری و به عبارتی می توان گفت این رنگ انرژی فراوانی در انتقال پیام های بصری دارد چرا که «روشن ترین رنگ هاست و از لحاظ سمبلیک با فهم و دانایی ارتباط دارد و نشان دانش و معرفت است.»(ایتن، 1368: 210) و حضور آن در آثار هنری اغلب منشاء روشنایی و فعّالیّت می باشد.
از دیگر رنگ های به کار رفته در پوسترهای تصویری جهت انعکاس تبلیغ و ترویج فرهنگ ایثار، بهره گیری از رنگ آبی است که نماد آرامش همراه با درون گرایی است و بیننده با مشاهدة آن به عمق و محتوای درونی موضوع سوق می یابد و در عین حال نشانه اعتدال وجود و تقویت کنندة بینایی است به فرموده حضرت امام صادق (ع) «رنگ آبی، موافق ترین رنگ ها برای چشم بشر است و نظر به آن، دیده را قوی می سازد.»(مکارم شیرازی، 1370، ج1: 80)
استفاده از رنگ سرخ که از دیگر شاخصه های تصاویر گرافیکی این دوران (دهه 1360) است تجسّمی از عروج انسان و نقطه اوج کمال؛ یعنی، شهادت است و نماد رشد و نیل معنوی و عرفانی شهیدان است که در کنار رنگ های سبز، زرد، آبی و فیروزه ای جلوه گر می شود و این موارد، اغلب در آثار گرافیکی هنرمندان قابل رؤیت بوده تا مفاهیم واقعی و ارزش های درونی را به نمایش گذارند.
هنر گرافیک انقلاب، فرازها و نشیب ها:
از موارد بسیار مهمّی که پس از سال های 1370، ذهنیّت گرافیست های انقلاب اسلامی را به خود مشغول داشت، بهره گیری از شیوه های بیانی نوین و پرهیز از تکرار مجدّد پوسترها و اغلب تصاویر گرافیک دهة گذشته (1360) بوده است با توجّه به این که علاوه بر تبلیغ ارزش های متعالی و اخلاقی انقلاب و ایثارگران باید نقش خود را به عنوان یک ابزار مؤثّر و کارآمد در کنار سایر وسایل ارتباط جمعی از جمله کامپیوتر (که به شدت همگانی شده)، اینترنت و ماهواره (به ویژه پس از سال های 1378) ایفا نمایند.
آن ها با بهره مندی از ابزارهای فنّی نوین نظیر هنر دیجیتال (گرافیک کامپیوتر، عکاسی کامپیوتری، فنون جدید عکّاسی، چاپ و فتومونتاژ) سعی در ایجاد ارتباط مجدّد با مخاطبین بوده اند.
هم چنین از دهة 1370 به این سو با دو مشکل عمده مواجه بوده اند: اولاً علاوه بر به کارگیری ابزارهای یاد شده می بایست در کنار فعّالان عرصة سینما و موسیقی رقابت می نمودند و دوم آن که می بایست به موضوع های خود، محتوای جدیدی اضافه می کردند؛ زیرا ابزارهای قوی و اثرگذار نظیر اینترنت بیشترین جذبه را برای مخاطبین داشته و دارد. از این رو هنرمندان گرافیست، جهت اثرگذاری متمرکز و حفظ ارزش های به یادگار مانده ایثارگران و شهیدان کوشش نمودند تا پیام های بصری خود را در شبکه های متنوّع اینترنت و حضور پی در پی در مکان های پرجمعیّت و تبلیغات به صورت بیلبوردهای تبلیغاتی بزرگراه ها، نقش مؤثّر خود را به نمایش درآورند.
البتّه به نظر می رسد ‎آن دسته از هنرمندان گرافیک و هنرمندان رشته های مشابه که امروزه در جهت دهی ذهن عامّه مردم به سمت حمایت از «جایگاه والای فرهنگ ایثار و شهادت» گام نهاده، کار بسیار سختی را آغاز نموده اند؛ زیرا هم باید با ارزش های واقعی ایثارگران و شهیدان آگاهی کامل یابند و هم در کنار سایر ابزارهای فرهنگی و تبلیغاتی مخرّب روز دنیا که جوانان ما را هدف تبلیغ شوم خود قرار دادند، به رقابت پردازند و متأسّفانه در این خصوص باید اذعان داشت که میزان تبلیغات هنرمندان گرافیک انقلاب در برابر هجوم گسترده تبلیغات کشورهای بیگانه، قوّت لازم نداشته است. این نکته هم از نظر کمّی و هم از جهت کیفی مورد توجّه می باشد. متأسّفانه بسیاری از تصاویر تبلیغاتی شانزده سال گذشته تاکنون متأثر از موضوع های دهة 1360 بوده و اغلب دارای محتوای تکراری است و باید اعتراف کرد که تصاویر موجود به ویژه پوسترهای تبلیغی در سایت ها و بزرگراه ها نه به روز هستند و نه همسان با ارزش های معنوی و فرهنگی ایثارگران و شهیدان انقلاب.
به نظر می رسد حال که هنر و هنرمند گرافیک به جهت خلق بیان تصویری جدید و بهره گیری از ابزارهای گرافیک نوین و انتقال مفاهیم نو به عامّة مردم در خصوص ترویج فرهنگ ایثار و شهادت دچار آسیب جدّی شده است. لذا انتظار می رود دولت و سازمان های ذیربط، حمایت های جدّی و دلسوزان های نمایند و ضمن ایجاد مجتمع های فرهنگی به آموزش هنرمندان نسل جوان و به استفاده از ابزارها و فنون تصویری نوین در دنیا بپردازند و در این صورت هنرگرافیک انقلاب، مجدّداً فعّال می گردد و تأثیر فزایندة آن را در جامعه مشاهده خواهیم کرد.
هم چنین هنرمندان متعهّدی که در این راستا فعّالیّت دارند باید تلاش همه جانبه ای نمایند تا نظیر هنرمندان دهة 1360 مجدّداً در میان مردم نفوذ کنند و به ترویج فرهنگ ایثار همّت گمارند. در این راستا شاید پرداخت به برخی شیوه های بیانی و تکنیکی اهمّیّت بسزایی داشته باشد از جمله:
- پرهیز از به کارگیری برخی فنون تکراری و عامیانه هنر گرافیک: هنرمندان این رشته، بهتر است متناسب با دیدگاه های ارتقایافتة مردم عامّه (نسبت به بیست سال گذشته)، از ابزارها و فنون جدید گرافیکی بهره مند گردند.
امروزه گرافیست های مطرح دنیا با تصاویر متحرّک انیمیشن و ترکیب آن با شیوة هنر اجرا (نوعی نمایش زنده جهت تبلیغ هر چیزی که امروزه در تبلیغات هر نوع کالایی صورت می گیرد و یکی از سبک های هنری پست مدرن محسوب می شود.) سعی در جذب مخاطب خود دارند و استفاده از بیلبوردهای ثابت غیر متحرّک، روش قدیمی و ناکارآمد محسوب می گردد.
- پرهیز از رنگ های کدر و نیمه روشن (در موضوع های مربوط به ایثارگران و شهیدان): بهره مندی از رنگ های کدر یا غیرشفاف در تصاویر تبلیغاتی خیابانی، اثر بسیار بدی در ذهنیّت مردم عامّه خواهد داشت. طبیعی است که رنگ های شفّاف نظیر زرد، سبز روشن، نارنجی و فیروزه ای (برگرفته از رنگ های سنّتی ایرانی) در تجلّی معنویّت و روح مقاومت فرهنگ ایثار آثار مثبتی خواهد داشت.
- شناسایی سمبل های جهانی و استفاده از نشانه های جذّاب تصویری: به کارگیری سمبل های جهانی در دهة اول انقلاب نظیر تجسّم کبوترهای سفید، سیم های خاردار و برخی نمادهای مشابه، نشانه های مؤثّری برای درک مردم داخلی و خارجی کشور بوده است. حال آن که تداوم این تصاویر، امروزه کارآیی ندارد و به جای آن، استفاده از نشانه های محیطی و شیوه چیدمان های محیطی با پیام های اجتماعی صریح رواج یافته است، به عنوان مثال وجود یک صندلی خالی در اطاق نیمه تاریک، مبیّن نوعی یأس و بدبینی است و هر بیننده ای اثر منفی آن را احساس می کند. مشابه این نوع بیان، امروزه در کشورهای پیشرفته رواج دارد. نمونه دیگر آن در یک چیدمان ساده با نام «ضیافت شام» اثر جودی شیکاگو (هنرمند مشهور پست مدرن در آمریکا) است که سمبل مفهوم فمینیستی است- شرح آن در کتاب آخرین جنبش های هنری قرن بیستم نوشته لوسی اسمیت، ترجمة علی رضا سمیع آذر، ص 284 آمده که هر گرافیست حرفه ای با آن آشناست، البته یادآوری این نکته اهمّیّت دارد که هیچ نیازی به تقلید از آثار هنرمندان بیگانه نیست؛ بلکه اقتباس صحیح مهم است و بهره گیری از هر نشانه های جدید و غیر تکراری که هم به روز باشد، هم برای جوانان مفید و با فرهنگ اسلامی همسو باشد.
- استفاده از شیوه تبلیغی غیرمستقیم: امروزه بهترین شیوة تبلیغات، استفاده از چاپ تصاویر روی لباس ها، دیوار خیابان ها، بدنه وسائل نقلیه و هر گونه وسیله کاربردی دیگر است که اهداف آن به طور غیرمستقیم دنبال می شود. متأسّفانه در کشور ما به ویژه در تبلیغ الگوهای اسلامی و فرهنگی ایثار و شهادت، به این شیوه بیانی اهمّیّت کمتری می دهند.
- بهره مندی از شیوه های بیانی الکترونیکی و تلفیق آن با فنون گرافیک:استفاده از نور و پرتوهای الکتریکی و ایجاد توهم یا نوعی بازی با نور که فضای جدیدی برای مخطاب ایجاد می شود امروزه در شبکه های اینترنتی و ماهواره به شدّت توجّه نسل های مختلف را معطوف کرده است. نمونه این ایده در هنر مینیمال آرت، آخرین هنر مدرنیسم (1969) رایج شده و هنوز هم در هنرهای کاربرد نظیر عکاسی، گرافیک، تئاتر و سینما مشاهده می شوند و به نظر می رسد که این ابزار جدید می تواند در مسیر ترویج فرهنگ اسلامی به شیوه نوینی طرّاحی و تعریف شود.
استفاده از ابزارها و شیوه های بیانی هنر پست مدرن نظیر هنر مفهومی(7) و هنر پاپ آرت(8) که در اغلب میادین مهم و پارک های کشورهای توسعه یافته مشاهده می شود، اغلب در شیوه های تبلیغاتی آن کشورها نقش مؤثّر دارند. نکتة قابل توجّه این که، تنوّع تبلیغات و راه های متنوّع آن در کشورهای غربی و ایجاد مُد و روش های رواج کالاها از سیاست های مهمِّ حکومت ها و هنرمندان است تا عامّه مردم را به هر شکل مورد نظر تغذیه نمایند.
بی شک آشنایی با این سیاست های تبلیغی برای هنرمندان گرافیک انقلاب اهمّیّت بسزایی دارد. ناگفته نماید که تاکنون برخی از موارد یاد شده و فنون بصری و تصویری در نمایشگاه های هنرهای تجسّمی کشور ما به نمایش درآمده و امیدست کاربرد این اسلوب ها را در شیوة جدید تبلیغاتی هنرهای گرافیک انقلاب اسلامی مشاهده نماییم. امروزه سعی هنرمندان فعال و دلسوز به آرمان های شهیدان، ایجاد ارتباط مؤثّر با عامّه مردم است. امید است که دست یافته های جدید گرافیک دنیا که در کشور ما به ویژه در نمایشگاه های تخصّصی گرافیک، قابل رؤیت است، در توسعه و گسترش فرهنگ ایثار و شهادت به کار رود و عموم مردم شاهد تکرار تصاویر و ایده های ملال آور نباشند.
نشانه های جدید در صورت بهره گیری از سوی گرافیست ها، باید به خوبی قابل فهم شوند. «در شماری موارد، ارتباط بین نشانه و معنا بسیار پیچیده است. در جوامع انسانی، این ارتباط به ظاهر دلخواه است و تنها بر اساس قرارداد تعیین می گردد. درغیر این صورت، بیشتر نشانه ها قابل ادراک نخواهند بود و کاملاً اختصاصی باقی خواهند ماند. این نکته، گرفتاری عمده ای است که بحث نشانه شناسی را مبتلا می سازد.»(جنس، 1381: 124) بنابراین هم چنان که بحث نشانه ها و سمبل ها بین هنرمندان دهة اوّل انقلاب به شیوة مردمی تعریف شده بود و به سرعت عمومیّت یافت در دوره های بعدی مرتبط با ایده های روز، تعریف شوند و جایگاه مردمی خود را بازیابند چرا که این نکته؛ یعنی، نفوذ در افکار تودة مردم و تأثیر در آن ها از عمدة وظایف هنرمندان گرافیک است.
نتیجه:
در میان هنرمندان هنرهای تجسّمی ایران به ویژه هنرمندان گرافیک، برخی گروه ها در چند دهة اخیر فعّالیّت منسجم تری داشته که از جمله آن ها هنرمندان گرافیک انقلاب اسلامی بوده اند که با اتّحاد و همدلی به مدت چند سال پیاپی به مضامین خاصی پرداخته و در قالب تصویر، نظرات نسبتاً جامعی در ارزش های انقلاب و حفظ آرمان های آن داده اند. آن ها علی رغم تنوّع در موضوع های مختلف فرهنگ ایثار و شهادت، در مفهوم واژه «تعهّد» یک صدا بودند. به نظر آن ها «آزادی از تعهّد بی معناست؛ چرا که انسان ذاتاً و فطرتاً اهل عهد و امانت است و اگر بخواهد از میثاق با حق بگریزد، ناچار است که این عهد را با دیگری استوار دارد.»(آوینی، 1378: 23) از این رو هنرمندان انقلاب اسلامی خود را «هنرمندان متعهّد» به آرمان های اصیل انقلاب می دانستند. آن ها خود را مسؤول حفظ و حراست یاد و گرامی داشت حماسه ها و ایثار شهدا می دانند.
امّا فعّالیّت آن ها در طول سال های انقلاب در دو مقوله مطرح و مشخّص می شود. الف- دهة 1360 شمسی ب- دهه 1370 تاکنون
گرافیست های حامی انقلاب در دهة 1360 با گزینش دو سبک جهانی؛ یعنی، واقع گرایی اجتماعی و سمبولیسم (رمزگرایی) به بیان افکار خود پرداختند. بیشترین موضوع جالب توجّه، طرح تصویری واژه هایی چون شهادت، عروج انسان، رهایی از اسارت، ترسیم افکار معنوی، جنگ، ایثار، صلح و غیره بود و بین انواع گرایش های هنر گرافیک (نظیر تصویرسازی، طرّاحی آرم یا نشانه، طرّاحی طنز، بروشور و غیره، طرّاحی پوستر) زمینة مناسبی جهت نفوذ و تأثیرگذاری بین مردم وجود داشت و در این راه از نشانه های رمزی متعدّدی سود جسته اند، مانند سربند سبزرنگ با نام حضرت ابوالفضل (ع)، درخت سرو، قطره های خون، گل لاله پرپرشده و غیره.
و البتّه در بیان این مفاهیم و اثرگذاری بر اقشار مختلف اجتماع، بسیار موفّق عمل نموده اند و به نظر منتقدین هنری، دهة 1360 اوج فعّالیّت هنرمندان متعهّد انقلاب بوده که مرکزیّت آن را حوزة هنری سازمان تبلیغات و بنیاد شهید انقلاب اسلامی به عهده داشته اند که با تأسیس موزه خاص نظیر موزة شهدا و چاپ آثار هنرمندان جهت نشر ارزش های مقدّس ایثارگران و شهیدان سعی در حفظ و حراست در ارزش های انقلاب داشته اند.
امّا با آغاز دهه 1370 تاکنون، رشد هنر گرافیک انقلاب اسلامی همانند دهة گذشته نبود. شاید علّت عمدة آن، پراکندگی هنرمندان انقلابی، عدم حمایت یا حمایت ضعیف برخی نهادهای ذیربط، توجّه کمتر حوزة هنری سازمان تبلیغات به حوزه گرافیک، رشد برخی رشته های هنری نظیر سینمای انقلاب، موسیقی و عکّاسی که موجب جذب بسیاری از مخاطبین شده بود، عدم استفاده به موقع و صحیح از ابزارهای جدید برای به روز شدن هنر گرافیک، تکرار مجدد موضوع های گذشته و ملال آور بودن برخی مضامین دهة 1360 هنرمندان گرافیک و عدم توجّه به نیاز جدید مخاطبین به تغذیه تبلیغاتی مناسب بوده باشد.
این نکته را نباید از نظر دور داشت که هنر گرافیک امروزه در برخی کشورها نظیر ژاپن، فرانسه، آلمان، انگلستان و آمریکا، با همکاری و یاری رشته های هنری دیگر، به خوبی در صدر فعّالیّت های روز سیاسی، اقتصادی و تجاری حضور دارد بنابراین نمی توان عدم کارایی و به روز نشدن این رشته را علّت ضعف آن دانست.
با اینح ال به نظر می رسد که باید برای ارتقای هنر گرافیک انقلاب و هنرمندان متعهّد که روزگاری از پیشتازان عرصه ارتباط اجتماعی بوده اند و در انعکاس فرهنگ ایثار و شهادت نقش مؤثّری داشته اند، از سوی مسؤولان و مقامات و سازمان های ذیربط فکری شود و تمام انگیزه هایی که در هنرمندان انقلابی دهة 1360 وجود داشته که موجب پیدایش طرح های جدید پوستر و تصویرسازی های تکان دهنده شده بود، مجدّداً در هنرمندان نسل فعلی تقویت گردد.
یادداشت ها
1. نشانه های بصری عبارتند از: نقطه، خط، سطح، حجم، بافت، ریتم، فضا و غیره
2. هنرهای تجسّمی یا هنرهای بصری عبارتند از: نقّاشی، گرافیک، مجسّمه سازی و عکّاسی.
3. عالی، ابوالفضل، هنر گرافیک در انقلاب اسلامی، مجموعه تصاویر، ص 8
4. منظور از واقع گرایی در این بخش، همان جنبش واقع گرایی اجتماعی است که هنرمند، واقعیّت اجتماعی، مضامین و چالش های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را از دیدگاه خود ترسیم کرده اند. این جنبش هنری در قرن بیستم با ظهور هنر مدرن در مکزیک و آلمان بیشتر تجلّی یافت.
5. نام جنبش ادبی و هنری مربوط به اواخر قرن نوزدهم است (از فرانسه). هنرمند سمبولیست واقعیّت را در اشکال نمادگرا و آرمانی جستجو می کند و از جهان پررمز و راز و عناصر تمثیلی بهره می برد.
6. قدمت چاپ سنگی یا لیتوگرافی در ایران به سده سیزدهم هجری باز می گردد.
7. جنبش هنر مفهومی نام دیگر آن است که در اواخر دهة 1960 (از آمریکا) آغاز شد. مادّة اصلی هنر مفهومی «تفکّر و زبان» است نه چگونگی اجرای فنّی آن. محتوی و مفهوم در این جنبش بیشترین اهمّیّت را دارد هنرمند با انتقال ایده به مخاطب از طریق تصویر فیلم و عکّاسی و ویدئو و غیره، به بیان ذهنیّت خود می پردازد.
8. پاپ آرت، نام جنبشی مربوط به دهه های 1960 و 1970 (از آمریکا) است که بر فرهنگ عامّه و تولید روزافزون صنایع تکیه دارد و با استفاده از تصاویر نقّاشی و گرافیکی به تبلیغات میان اقشار مردم می پردازد.



منابع و مآخذ:
1. آوینی، سیّدمرتضی(1378)، مجلّة هنرهای تجسّمی، شمارة سوم، تهران: نشر حوزة هنری هنرهای تجسّمی.
2. آیت اللّهی، حبیب الله(1380)، تاریخ هنر ایران، انتشارات بین الملل الهدی.
3. ایتن، یوهانس(1368)، کتاب رنگ، ترجمة دکتر محمّدحسین حلیمی، تهران: نشر وزارت ارشاد اسلامی.
4. جنسن، آنتونی اف(1381)، هنر پست مدرن، ترجمة مجید گودرزی، تهران: نشر عصر هنر.
5. ساروخانی، باقر(1373)، جامعه شناسی ارتباطات، انتشارات اطّلاعات.
6. عالی، ابوالفضل(1365)، هنر گرافیک در انقلاب اسلامی، نشر حوزة هنری.
7. مکارم شیرازی، ناصر(1370)، تفسیر نمونه، جلد اوّل، تهران یا قم: دارالکتب الاسلامیه.
بیان مسأله:
با آغاز انقلاب اسلامی، هنرمندان این سرزمین به ویژه هنرمندان گرافیک، همواره تلاش کرده اند نسبت به انقلاب متعهّد باشند و همواره در جستجوی هویّت از دست رفته خود بوده اند. آن ها با این اعتقاد که می توان پرده های تصویری جدید و اثرگذار خلق نمود، ابزارهای خود را در راه اعتلای ارزش ها به حرکت درآورده اند، هم چنین سعی نموده متناسب با شأن مخاطبین، پاسخی در خور ارائه نمایند.
گرافیست های انقلاب اسلامی در تداوم فعّالیّت های خود در دهه های دوم و سوم انقلاب تلاش نمودند در برابر بحران ها و مشکلات روز جامعه، آثار تبلیغی خود را به نمایش درآورند و همواره در جستجوی معضلات عصر خویش کوشش کرده اند. دغدغه آن ها، اغلب پاسخ به برخی جریانات مخالف انقلاب یا یاری نمودن به مردم فداکار و ایثارگرانی که در راه آرمان های انقلاب اسلامی قدم نهاده، بوده است و یقیناً در این مسیر، تعهّدات خود را به اثبات رسانده اند. مواردی نظیر مقابله با رسانه های تبلیغی بیگانه و این که در برابر مخاطبین داخل به ویژه نسل جوان و پویا، چه تصاویر اثرگذاری ارائه نمایند؟ چگونه با ابزار و قلم های خود به اخلاص ایثارگران و شهیدان انقلاب پاسخ دهند؟ در توسعة هنر خود چه طرح ها و ایده های نوینی جهت نیل به هویّت اسلامی ابداع نمایند؟ و نهایتاً این که هنرمندان گرافیک در روند فعّالیّت های خود تا چه اندازه در توسعه، ترویج و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت موفّق بوده اند؟ و طرح سؤالات مشابه که تعهّد اصلی هنرمندان انقلابی بوده است، حال تا چه اندازه موفّق شده اند به بررسی آن در مقاله حاضر پرداخته می شود.
روش تحقیق:
روش کلّی تحقیق حاضر با رویکرد تحلیلی است. در رشته های هنری، رایج ترین شیوه، روش تجزیه و تحلیل است که ابتدا هنرمند، ایده و افکارش را با تصاویر بیان می دارد آنگاه از سوی دیگران مورد بررسی قرار می گیرد. هم چنین در این روش تحقیق، هیچ پیش فرض علمی وجود ندارد. در رشته های هنری، هنرمند ابتدا آنچه در وجودش احساس می کند، بیان می دارد و همچون نظریّه پرداز علمی به واقعیّت ها نظر ندارد و تحت تأثیر هیچ فرضیّه یا طبقه بندی علمی نیست. از این رو، اغلب نوشته ها و نقد آثار هنری، توصیفی و تحلیلی است.
مقدّمه:
هنرمندان گرافیک جهت ایجاد ارتباطی دیداری و انعکاس پیامی خاص از زبان تصویر و به عبارتی از نشانه های بصری(1) بهره می برند و بین عناصر بصری، رنگ و به ویژه شکل وظیفة اصلی و اساسی را در انتقال پیام بر عهده دارند و یقیناً موفّقیّت یک اثر گرافیکی، بستگی تام به کیفیّت بهره گیری خلّاقانه گرافیست از این دو عنصر دارد.
هم چنین هنرمند گرافیک در برخورد با محیط و اشیا، سعی دارد صریحاً از صورت اشیا و محیط پیرامون در جهت «نوع بیان» برای مخاطبین گام بردارد و نیز کوشش می کند برای بیان بهتر موضوع، مؤثّرترین ابزارها را به کار گیرد تا مبلّغ و شناسای آن موضوع به عامّة مردم یا مخاطبین خاص باشد.
در سرزمین ما، هنر گرافیک کمتر از یک قرن است که شکل حرفه ای خود را آغاز کرده و هنرمندان این شاخه از هنرهای تجسّمی(2) به ویژه در سال های پس از انقلاب اسلامی، با گرایش ها و علائق خود به مضامین مختلف پرداخته اند. عدّه ای گرافیک را در محیط تبلیغات تجاری و برخی در حیطة فرهنگ و گروهی این زبان بصری پویا را در خدمت اهداف انقلاب به کار گرفته اند و آن را در قالب «گرافیک انقلاب اسلامی» تثبیت نموده اند.
گرافیک انقلاب اسلامی که در طول سال های جنگ و دوران سازندگی به ارزش های ملّی، دینی و حقیقی این قوم توجّه نشان داده، مدیون تعدادی از هنرمندان نظیر ابوالفضل عالی، حمیدرضا قدیریان، حسین خسروجردی، کاظم چلیپا، مصطفی گودرزی، حبیب الله صادقی و ناصر پلنگی بوده است که در اوائل دهة 1360 در محلّی به نام «حوزة هنری سازمان تبلیغات اسلامی» تجمّع یافته اند. به اعتقاد آن ها، گرچه نمی توان حرکت قلم ها و قدم ها و بوی غنچه سرخ پرپر شده یا ایثار یک جانباز را به تصویر درآورد، از برکت ایمان و عشق، قابل تصویر است. در نوشته های این گروه از گرافیست ها می خوانیم که «چگونه می توان با شکل، خط و طرح، سفری مشکل و پرخطر را آغاز کرد؟ چگونه می توان طلوع یک آفتاب را به اطّلاع مردم رساند. هر چند مُحال است، آنجا که عشق فرمان دهد، مُحال، سَرِ تسلیم فرود می آورد. ما به فرمان عشق چنین کردیم، باشد تا قلم های ما از خدا، رنگ و از برکت ایمان، حرکت بگیرد.»(3) و این گونه ما شاهد فعّالیّت این گروه از گرافیست های متعهّد هستیم که هدف اصلی آن ها به تصویر درآوردن ارزش های واقعی ملّی و اعتقادی بوده است تا گامی در جهت اعتلای ترویج و تقویت فرهنگ ایثار و شهادت برداشته شود.
امّا بی شک از آنجا که هر نوع فعّالیّتی با فراز و نشیبی همراه است، فعّالان این حوزه نیز در دهه های 1360 و 1370 تاکنون در نوع بیان خود و استفاده از ابزارهای بیانی گرافیک دچار اوج یا حضیض شده اند و از اشکال و رنگ ها جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت با بهره گیری از جنبش های هنری واقع گرایی(4) و رمزپردازی(5) (سمبولیسم)- دو جنبش مهمِّ ادبی وهنری در نیمه دوم قرن نوزدهم و شیوه رمزپردازی برگرفته از هنر ایرانی در قرون گذشته- گام نهاده اند.
نگاهی به هنر گرافیک در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت:
هنر گرافیک، مجموعه آثار تصویری قابل تکثیر هستند که با بهره گیری بصری از پوستر، نشانه (آرم)، مصوّرسازی کتا ب ها، طرّاحی حروف و غیره پیام خاصّی را به مخاطبان انعکاسی می دهد. یکی از ویژگی های مهمّ هنر گرافیک، تکثیر و اعلام پیام مورد نظر به دیگران است که در قرن هجدهم با استفاده از صنعت چاپ سنگی(6) و با توجّه به امکانات ارزان چاپ سنگی شکل گرفت و به علّت پیام رسانی سریع و مناسب به تودة مردم، به سرعت یکی از هنرهای بصری منحصر به فرد بین رسانه های دیگر معرّفی گردید.
تاریخ نزدیک به صد سالة گرافیک نوین ایران نشان می دهد که هنرمندان این رشته از برخی عناصر بصری و ادبی نظیر تجرید (ساده سازی)، ایجاز، دگرگونی اشکال و نمادپردازی تأثیرگرفتند و شاخصه ای مجزّا تحت عنوان هنر گرافیک نوین را پی ریزی نمودند و این مهم، موجب پیدایش جریانی نو در عرصه هنرهای تجسّمی ایران گردید. از این رو برخی هنرمندان شاخص پس از دهة 1330 شمسی با الهام از هنرهای ایرانی و هنر معاصر جهان، آثار جذّابی در گسترة هنر گرافیک پدید آورند.
با سقوط حکومت پهلوی و ظهور انقلاب اسلامی، بسیاری از هنرمندان جوان و متعهّد به انقلاب با هم سویی فرهنگ اسلامی، دور جدیدی را آغاز نموده و با الگوهای نمادین و رمزی برخاسته از متن حوادث انقلاب و تلفیق آن با الگوهای سنّتی هنر گذشته، حضور جدّی خود را با صراحت اعلام نمودند و بدین ترتیب جایگاه خود را در گرافیک معاصر ایران تثبیت نمودند. «آن ها بیشتر کوشیدند موضوع های مذهبی و یا برگرفته از انقلاب و جنگ تحمیلی را تصویر کنند؛ لیکن شیوة عملی آنان، شیوة واقع گرایان اجتماعی فاصلة دهه های 20و30 بعد از جنگ جهانی دوم می باشد. این نقّاشان که در ایران در تجمّعی به نام حوزة هنری به فعّالیّت ادامه می دهند در عین پای بندی به هویّت شخصی خود از الگوهای سیاسی پیروی می کنند و مقامات و مسئولان دولتی و سیاسی نیز از آنان حمایت کامل داشته اند»(آیت اللهی، 1380: 328).
و امّا علاوه بر موارد یاد شده، از دیگر نکات برجسته این گروه تحت عنوان هنرمندان گرافیک انقلاب اسلامی، توسعه و گسترش آثار تصویری خود به دیگر کشورها بوده است. به همین دلیل سعی کرده در عین پاسخ گویی به نیاز مردم، چه در دوران جنگ یا پس از آن- دوران سازندگی- همراه با پاس داشت میراث گذشتة هنر ایرانی و اسلامی، فعّالیّت ترویجی مفاهیم ایثار و شهادت را به دیگر کشورهای هم جوار منعکس سازند.
آن ها همواره کوشیدند با استفاده از امکانات و ابزارهای روز به ویژه در سال های 1362 تا 1370 با شرایط به وجود آمده در جنگ و بازسازی پس از آن به حفظ و حراست از آثار شهدا و حماسه ایثارگران بپردازند و در این راه، اوّلین قدم، استفاده از برخی نقوش و رنگ های مشخّص و قابل شناسا برای مخاطبین عام بوده است. برای هنرمندان متعهّد، به کارگیری اشکال و رنگ های واقع گرا و سمبلیک، با دو هدف اصلی همراه بوده است الف- ارتباط با همه اقشار تحصیل کرده و کم سواد ب- چگونگی انتقال مفاهیم واقعی برخاسته از انقلاب و تبلیغ حماسه های ایثارگران و شهیدان در داخل و خارج مرزهای کشور.
استفاده از نقوش آشنا و قابل درک و رنگ های سمبلیک برای هنرمندان دهة اوّل انقلاب، یکی از روش های بنیادین جهت ارتباط با اقشار اجتماع بوده است. بدین ترتیب گرافیست های انقلاب اسلامی در برداشتی تازه، از برخی جلوه های ویژه تصویری استفاده کرده و مکرراً در پوسترها و سطح دیوار شهرها به تصویر کشیدند.
به نظر برخی از منتقدین، این گروه از هنرمندان با ابزارها و وسایل ارتباط جمعی آن روز که بسیار محدود بوده است، آثار نسبتاً موفّقی از خود ارائه دادند.
ویژگی آثار گرافیکی آن ها، ارتباط ساده و صمیمی با اقشار مختلف اجتماعی بوده تا منجر به توسعه فرهنگی و رشد حیات جمعی گردد چنان که به گفته جامعه شناسان «ارتباط اجتماعی منشاء فرهنگ است و تعالی فرهنگ بدان مربوط می باشد. ارتباط اجتماعی، شالودة حیات اجتماعی است و بدون آن هیچ یک از عناصر حیات جمعی پدید نمی آید و به عنوان محور فرهنگ و حیات جمعی، محدوده ای بس وسیع دارد که در برگیرندة تمام صور روابط انسانی است.»(ساروخانی، 1373: 28) بدین سان هنرمندان گرافیست نسل انقلاب با ابزارهای نه چندان مدرن سعی در اطّلاع رسانی، دگرگونی و تأثیرگذاری فرهنگی داشته اند.
پس از اوّلین گام در تثبیت متعالی راه شهیدان و تلفیق آن با جریانات اجتماعی و سیاسی روز به بهره گیری عملی اشکال و رنگ های و نمادین به ویژه در پوسترهای خود پرداختند که برخی از مهم ترین این نشانه های ارتباطی (مربوط به دهه 1360) عبارتند از: استفاده از سربند (روبان سبزرنگ)، درخت سرو (نماد ایستادگی و قداست)، هاله نور (ارتباط معنوی با جنبه های ماوراء الطّبیعه توحیدی)، گل لاله (نماد شهادت)، طرح کبوتر (رمز رهایی و آزادی به سوی شهادت- کمال انسان)، سیم های خاردار، نیزه های آغشته به خون، زنجیرهای از هم گسسته، مشت های گره کرده، قطره های خون، گل های پرپر شده و گاه تلفیق این موارد یاد شده با اشکال ایرانی و اسلامی نظیر کاشی کاری و نقوش اسلیمی و ابرهای پیچان (قابل رؤیت در تصاویر نگاره های ایرانی قرون هشتم، نهم و دهم هجری).
امّا در گزینش رنگ ها، هنرمندان نسل انقلاب در آثار پوستر و تصویرگری به جلوه های ویژه ای مکرراً اشاره داشته اند از جمله استفاده از انواع رنگ سبز (نماد خرّمی و رنگ برگزیده مکتب اسلام)، رنگ زرد خالص که نشانة هشیاری و به عبارتی می توان گفت این رنگ انرژی فراوانی در انتقال پیام های بصری دارد چرا که «روشن ترین رنگ هاست و از لحاظ سمبلیک با فهم و دانایی ارتباط دارد و نشان دانش و معرفت است.»(ایتن، 1368: 210) و حضور آن در آثار هنری اغلب منشاء روشنایی و فعّالیّت می باشد.
از دیگر رنگ های به کار رفته در پوسترهای تصویری جهت انعکاس تبلیغ و ترویج فرهنگ ایثار، بهره گیری از رنگ آبی است که نماد آرامش همراه با درون گرایی است و بیننده با مشاهدة آن به عمق و محتوای درونی موضوع سوق می یابد و در عین حال نشانه اعتدال وجود و تقویت کنندة بینایی است به فرموده حضرت امام صادق (ع) «رنگ آبی، موافق ترین رنگ ها برای چشم بشر است و نظر به آن، دیده را قوی می سازد.»(مکارم شیرازی، 1370، ج1: 80)
استفاده از رنگ سرخ که از دیگر شاخصه های تصاویر گرافیکی این دوران (دهه 1360) است تجسّمی از عروج انسان و نقطه اوج کمال؛ یعنی، شهادت است و نماد رشد و نیل معنوی و عرفانی شهیدان است که در کنار رنگ های سبز، زرد، آبی و فیروزه ای جلوه گر می شود و این موارد، اغلب در آثار گرافیکی هنرمندان قابل رؤیت بوده تا مفاهیم واقعی و ارزش های درونی را به نمایش گذارند.
هنر گرافیک انقلاب، فرازها و نشیب ها:
از موارد بسیار مهمّی که پس از سال های 1370، ذهنیّت گرافیست های انقلاب اسلامی را به خود مشغول داشت، بهره گیری از شیوه های بیانی نوین و پرهیز از تکرار مجدّد پوسترها و اغلب تصاویر گرافیک دهة گذشته (1360) بوده است با توجّه به این که علاوه بر تبلیغ ارزش های متعالی و اخلاقی انقلاب و ایثارگران باید نقش خود را به عنوان یک ابزار مؤثّر و کارآمد در کنار سایر وسایل ارتباط جمعی از جمله کامپیوتر (که به شدت همگانی شده)، اینترنت و ماهواره (به ویژه پس از سال های 1378) ایفا نمایند.
آن ها با بهره مندی از ابزارهای فنّی نوین نظیر هنر دیجیتال (گرافیک کامپیوتر، عکاسی کامپیوتری، فنون جدید عکّاسی، چاپ و فتومونتاژ) سعی در ایجاد ارتباط مجدّد با مخاطبین بوده اند.
هم چنین از دهة 1370 به این سو با دو مشکل عمده مواجه بوده اند: اولاً علاوه بر به کارگیری ابزارهای یاد شده می بایست در کنار فعّالان عرصة سینما و موسیقی رقابت می نمودند و دوم آن که می بایست به موضوع های خود، محتوای جدیدی اضافه می کردند؛ زیرا ابزارهای قوی و اثرگذار نظیر اینترنت بیشترین جذبه را برای مخاطبین داشته و دارد. از این رو هنرمندان گرافیست، جهت اثرگذاری متمرکز و حفظ ارزش های به یادگار مانده ایثارگران و شهیدان کوشش نمودند تا پیام های بصری خود را در شبکه های متنوّع اینترنت و حضور پی در پی در مکان های پرجمعیّت و تبلیغات به صورت بیلبوردهای تبلیغاتی بزرگراه ها، نقش مؤثّر خود را به نمایش درآورند.
البتّه به نظر می رسد ‎آن دسته از هنرمندان گرافیک و هنرمندان رشته های مشابه که امروزه در جهت دهی ذهن عامّه مردم به سمت حمایت از «جایگاه والای فرهنگ ایثار و شهادت» گام نهاده، کار بسیار سختی را آغاز نموده اند؛ زیرا هم باید با ارزش های واقعی ایثارگران و شهیدان آگاهی کامل یابند و هم در کنار سایر ابزارهای فرهنگی و تبلیغاتی مخرّب روز دنیا که جوانان ما را هدف تبلیغ شوم خود قرار دادند، به رقابت پردازند و متأسّفانه در این خصوص باید اذعان داشت که میزان تبلیغات هنرمندان گرافیک انقلاب در برابر هجوم گسترده تبلیغات کشورهای بیگانه، قوّت لازم نداشته است. این نکته هم از نظر کمّی و هم از جهت کیفی مورد توجّه می باشد. متأسّفانه بسیاری از تصاویر تبلیغاتی شانزده سال گذشته تاکنون متأثر از موضوع های دهة 1360 بوده و اغلب دارای محتوای تکراری است و باید اعتراف کرد که تصاویر موجود به ویژه پوسترهای تبلیغی در سایت ها و بزرگراه ها نه به روز هستند و نه همسان با ارزش های معنوی و فرهنگی ایثارگران و شهیدان انقلاب.
به نظر می رسد حال که هنر و هنرمند گرافیک به جهت خلق بیان تصویری جدید و بهره گیری از ابزارهای گرافیک نوین و انتقال مفاهیم نو به عامّة مردم در خصوص ترویج فرهنگ ایثار و شهادت دچار آسیب جدّی شده است. لذا انتظار می رود دولت و سازمان های ذیربط، حمایت های جدّی و دلسوزان های نمایند و ضمن ایجاد مجتمع های فرهنگی به آموزش هنرمندان نسل جوان و به استفاده از ابزارها و فنون تصویری نوین در دنیا بپردازند و در این صورت هنرگرافیک انقلاب، مجدّداً فعّال می گردد و تأثیر فزایندة آن را در جامعه مشاهده خواهیم کرد.
هم چنین هنرمندان متعهّدی که در این راستا فعّالیّت دارند باید تلاش همه جانبه ای نمایند تا نظیر هنرمندان دهة 1360 مجدّداً در میان مردم نفوذ کنند و به ترویج فرهنگ ایثار همّت گمارند. در این راستا شاید پرداخت به برخی شیوه های بیانی و تکنیکی اهمّیّت بسزایی داشته باشد از جمله:
- پرهیز از به کارگیری برخی فنون تکراری و عامیانه هنر گرافیک: هنرمندان این رشته، بهتر است متناسب با دیدگاه های ارتقایافتة مردم عامّه (نسبت به بیست سال گذشته)، از ابزارها و فنون جدید گرافیکی بهره مند گردند.
امروزه گرافیست های مطرح دنیا با تصاویر متحرّک انیمیشن و ترکیب آن با شیوة هنر اجرا (نوعی نمایش زنده جهت تبلیغ هر چیزی که امروزه در تبلیغات هر نوع کالایی صورت می گیرد و یکی از سبک های هنری پست مدرن محسوب می شود.) سعی در جذب مخاطب خود دارند و استفاده از بیلبوردهای ثابت غیر متحرّک، روش قدیمی و ناکارآمد محسوب می گردد.
- پرهیز از رنگ های کدر و نیمه روشن (در موضوع های مربوط به ایثارگران و شهیدان): بهره مندی از رنگ های کدر یا غیرشفاف در تصاویر تبلیغاتی خیابانی، اثر بسیار بدی در ذهنیّت مردم عامّه خواهد داشت. طبیعی است که رنگ های شفّاف نظیر زرد، سبز روشن، نارنجی و فیروزه ای (برگرفته از رنگ های سنّتی ایرانی) در تجلّی معنویّت و روح مقاومت فرهنگ ایثار آثار مثبتی خواهد داشت.
- شناسایی سمبل های جهانی و استفاده از نشانه های جذّاب تصویری: به کارگیری سمبل های جهانی در دهة اول انقلاب نظیر تجسّم کبوترهای سفید، سیم های خاردار و برخی نمادهای مشابه، نشانه های مؤثّری برای درک مردم داخلی و خارجی کشور بوده است. حال آن که تداوم این تصاویر، امروزه کارآیی ندارد و به جای آن، استفاده از نشانه های محیطی و شیوه چیدمان های محیطی با پیام های اجتماعی صریح رواج یافته است، به عنوان مثال وجود یک صندلی خالی در اطاق نیمه تاریک، مبیّن نوعی یأس و بدبینی است و هر بیننده ای اثر منفی آن را احساس می کند. مشابه این نوع بیان، امروزه در کشورهای پیشرفته رواج دارد. نمونه دیگر آن در یک چیدمان ساده با نام «ضیافت شام» اثر جودی شیکاگو (هنرمند مشهور پست مدرن در آمریکا) است که سمبل مفهوم فمینیستی است- شرح آن در کتاب آخرین جنبش های هنری قرن بیستم نوشته لوسی اسمیت، ترجمة علی رضا سمیع آذر، ص 284 آمده که هر گرافیست حرفه ای با آن آشناست، البته یادآوری این نکته اهمّیّت دارد که هیچ نیازی به تقلید از آثار هنرمندان بیگانه نیست؛ بلکه اقتباس صحیح مهم است و بهره گیری از هر نشانه های جدید و غیر تکراری که هم به روز باشد، هم برای جوانان مفید و با فرهنگ اسلامی همسو باشد.
- استفاده از شیوه تبلیغی غیرمستقیم: امروزه بهترین شیوة تبلیغات، استفاده از چاپ تصاویر روی لباس ها، دیوار خیابان ها، بدنه وسائل نقلیه و هر گونه وسیله کاربردی دیگر است که اهداف آن به طور غیرمستقیم دنبال می شود. متأسّفانه در کشور ما به ویژه در تبلیغ الگوهای اسلامی و فرهنگی ایثار و شهادت، به این شیوه بیانی اهمّیّت کمتری می دهند.
- بهره مندی از شیوه های بیانی الکترونیکی و تلفیق آن با فنون گرافیک:استفاده از نور و پرتوهای الکتریکی و ایجاد توهم یا نوعی بازی با نور که فضای جدیدی برای مخطاب ایجاد می شود امروزه در شبکه های اینترنتی و ماهواره به شدّت توجّه نسل های مختلف را معطوف کرده است. نمونه این ایده در هنر مینیمال آرت، آخرین هنر مدرنیسم (1969) رایج شده و هنوز هم در هنرهای کاربرد نظیر عکاسی، گرافیک، تئاتر و سینما مشاهده می شوند و به نظر می رسد که این ابزار جدید می تواند در مسیر ترویج فرهنگ اسلامی به شیوه نوینی طرّاحی و تعریف شود.
استفاده از ابزارها و شیوه های بیانی هنر پست مدرن نظیر هنر مفهومی(7) و هنر پاپ آرت(8) که در اغلب میادین مهم و پارک های کشورهای توسعه یافته مشاهده می شود، اغلب در شیوه های تبلیغاتی آن کشورها نقش مؤثّر دارند. نکتة قابل توجّه این که، تنوّع تبلیغات و راه های متنوّع آن در کشورهای غربی و ایجاد مُد و روش های رواج کالاها از سیاست های مهمِّ حکومت ها و هنرمندان است تا عامّه مردم را به هر شکل مورد نظر تغذیه نمایند.
بی شک آشنایی با این سیاست های تبلیغی برای هنرمندان گرافیک انقلاب اهمّیّت بسزایی دارد. ناگفته نماید که تاکنون برخی از موارد یاد شده و فنون بصری و تصویری در نمایشگاه های هنرهای تجسّمی کشور ما به نمایش درآمده و امیدست کاربرد این اسلوب ها را در شیوة جدید تبلیغاتی هنرهای گرافیک انقلاب اسلامی مشاهده نماییم. امروزه سعی هنرمندان فعال و دلسوز به آرمان های شهیدان، ایجاد ارتباط مؤثّر با عامّه مردم است. امید است که دست یافته های جدید گرافیک دنیا که در کشور ما به ویژه در نمایشگاه های تخصّصی گرافیک، قابل رؤیت است، در توسعه و گسترش فرهنگ ایثار و شهادت به کار رود و عموم مردم شاهد تکرار تصاویر و ایده های ملال آور نباشند.
نشانه های جدید در صورت بهره گیری از سوی گرافیست ها، باید به خوبی قابل فهم شوند. «در شماری موارد، ارتباط بین نشانه و معنا بسیار پیچیده است. در جوامع انسانی، این ارتباط به ظاهر دلخواه است و تنها بر اساس قرارداد تعیین می گردد. درغیر این صورت، بیشتر نشانه ها قابل ادراک نخواهند بود و کاملاً اختصاصی باقی خواهند ماند. این نکته، گرفتاری عمده ای است که بحث نشانه شناسی را مبتلا می سازد.»(جنس، 1381: 124) بنابراین هم چنان که بحث نشانه ها و سمبل ها بین هنرمندان دهة اوّل انقلاب به شیوة مردمی تعریف شده بود و به سرعت عمومیّت یافت در دوره های بعدی مرتبط با ایده های روز، تعریف شوند و جایگاه مردمی خود را بازیابند چرا که این نکته؛ یعنی، نفوذ در افکار تودة مردم و تأثیر در آن ها از عمدة وظایف هنرمندان گرافیک است.
نتیجه:
در میان هنرمندان هنرهای تجسّمی ایران به ویژه هنرمندان گرافیک، برخی گروه ها در چند دهة اخیر فعّالیّت منسجم تری داشته که از جمله آن ها هنرمندان گرافیک انقلاب اسلامی بوده اند که با اتّحاد و همدلی به مدت چند سال پیاپی به مضامین خاصی پرداخته و در قالب تصویر، نظرات نسبتاً جامعی در ارزش های انقلاب و حفظ آرمان های آن داده اند. آن ها علی رغم تنوّع در موضوع های مختلف فرهنگ ایثار و شهادت، در مفهوم واژه «تعهّد» یک صدا بودند. به نظر آن ها «آزادی از تعهّد بی معناست؛ چرا که انسان ذاتاً و فطرتاً اهل عهد و امانت است و اگر بخواهد از میثاق با حق بگریزد، ناچار است که این عهد را با دیگری استوار دارد.»(آوینی، 1378: 23) از این رو هنرمندان انقلاب اسلامی خود را «هنرمندان متعهّد» به آرمان های اصیل انقلاب می دانستند. آن ها خود را مسؤول حفظ و حراست یاد و گرامی داشت حماسه ها و ایثار شهدا می دانند.
امّا فعّالیّت آن ها در طول سال های انقلاب در دو مقوله مطرح و مشخّص می شود. الف- دهة 1360 شمسی ب- دهه 1370 تاکنون
گرافیست های حامی انقلاب در دهة 1360 با گزینش دو سبک جهانی؛ یعنی، واقع گرایی اجتماعی و سمبولیسم (رمزگرایی) به بیان افکار خود پرداختند. بیشترین موضوع جالب توجّه، طرح تصویری واژه هایی چون شهادت، عروج انسان، رهایی از اسارت، ترسیم افکار معنوی، جنگ، ایثار، صلح و غیره بود و بین انواع گرایش های هنر گرافیک (نظیر تصویرسازی، طرّاحی آرم یا نشانه، طرّاحی طنز، بروشور و غیره، طرّاحی پوستر) زمینة مناسبی جهت نفوذ و تأثیرگذاری بین مردم وجود داشت و در این راه از نشانه های رمزی متعدّدی سود جسته اند، مانند سربند سبزرنگ با نام حضرت ابوالفضل (ع)، درخت سرو، قطره های خون، گل لاله پرپرشده و غیره.
و البتّه در بیان این مفاهیم و اثرگذاری بر اقشار مختلف اجتماع، بسیار موفّق عمل نموده اند و به نظر منتقدین هنری، دهة 1360 اوج فعّالیّت هنرمندان متعهّد انقلاب بوده که مرکزیّت آن را حوزة هنری سازمان تبلیغات و بنیاد شهید انقلاب اسلامی به عهده داشته اند که با تأسیس موزه خاص نظیر موزة شهدا و چاپ آثار هنرمندان جهت نشر ارزش های مقدّس ایثارگران و شهیدان سعی در حفظ و حراست در ارزش های انقلاب داشته اند.
امّا با آغاز دهه 1370 تاکنون، رشد هنر گرافیک انقلاب اسلامی همانند دهة گذشته نبود. شاید علّت عمدة آن، پراکندگی هنرمندان انقلابی، عدم حمایت یا حمایت ضعیف برخی نهادهای ذیربط، توجّه کمتر حوزة هنری سازمان تبلیغات به حوزه گرافیک، رشد برخی رشته های هنری نظیر سینمای انقلاب، موسیقی و عکّاسی که موجب جذب بسیاری از مخاطبین شده بود، عدم استفاده به موقع و صحیح از ابزارهای جدید برای به روز شدن هنر گرافیک، تکرار مجدد موضوع های گذشته و ملال آور بودن برخی مضامین دهة 1360 هنرمندان گرافیک و عدم توجّه به نیاز جدید مخاطبین به تغذیه تبلیغاتی مناسب بوده باشد.
این نکته را نباید از نظر دور داشت که هنر گرافیک امروزه در برخی کشورها نظیر ژاپن، فرانسه، آلمان، انگلستان و آمریکا، با همکاری و یاری رشته های هنری دیگر، به خوبی در صدر فعّالیّت های روز سیاسی، اقتصادی و تجاری حضور دارد بنابراین نمی توان عدم کارایی و به روز نشدن این رشته را علّت ضعف آن دانست.
با اینح ال به نظر می رسد که باید برای ارتقای هنر گرافیک انقلاب و هنرمندان متعهّد که روزگاری از پیشتازان عرصه ارتباط اجتماعی بوده اند و در انعکاس فرهنگ ایثار و شهادت نقش مؤثّری داشته اند، از سوی مسؤولان و مقامات و سازمان های ذیربط فکری شود و تمام انگیزه هایی که در هنرمندان انقلابی دهة 1360 وجود داشته که موجب پیدایش طرح های جدید پوستر و تصویرسازی های تکان دهنده شده بود، مجدّداً در هنرمندان نسل فعلی تقویت گردد.
یادداشت ها
1. نشانه های بصری عبارتند از: نقطه، خط، سطح، حجم، بافت، ریتم، فضا و غیره
2. هنرهای تجسّمی یا هنرهای بصری عبارتند از: نقّاشی، گرافیک، مجسّمه سازی و عکّاسی.
3. عالی، ابوالفضل، هنر گرافیک در انقلاب اسلامی، مجموعه تصاویر، ص 8
4. منظور از واقع گرایی در این بخش، همان جنبش واقع گرایی اجتماعی است که هنرمند، واقعیّت اجتماعی، مضامین و چالش های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را از دیدگاه خود ترسیم کرده اند. این جنبش هنری در قرن بیستم با ظهور هنر مدرن در مکزیک و آلمان بیشتر تجلّی یافت.
5. نام جنبش ادبی و هنری مربوط به اواخر قرن نوزدهم است (از فرانسه). هنرمند سمبولیست واقعیّت را در اشکال نمادگرا و آرمانی جستجو می کند و از جهان پررمز و راز و عناصر تمثیلی بهره می برد.
6. قدمت چاپ سنگی یا لیتوگرافی در ایران به سده سیزدهم هجری باز می گردد.
7. جنبش هنر مفهومی نام دیگر آن است که در اواخر دهة 1960 (از آمریکا) آغاز شد. مادّة اصلی هنر مفهومی «تفکّر و زبان» است نه چگونگی اجرای فنّی آن. محتوی و مفهوم در این جنبش بیشترین اهمّیّت را دارد هنرمند با انتقال ایده به مخاطب از طریق تصویر فیلم و عکّاسی و ویدئو و غیره، به بیان ذهنیّت خود می پردازد.
8. پاپ آرت، نام جنبشی مربوط به دهه های 1960 و 1970 (از آمریکا) است که بر فرهنگ عامّه و تولید روزافزون صنایع تکیه دارد و با استفاده از تصاویر نقّاشی و گرافیکی به تبلیغات میان اقشار مردم می پردازد.



منابع و مآخذ:
1. آوینی، سیّدمرتضی(1378)، مجلّة هنرهای تجسّمی، شمارة سوم، تهران: نشر حوزة هنری هنرهای تجسّمی.
2. آیت اللّهی، حبیب الله(1380)، تاریخ هنر ایران، انتشارات بین الملل الهدی.
3. ایتن، یوهانس(1368)، کتاب رنگ، ترجمة دکتر محمّدحسین حلیمی، تهران: نشر وزارت ارشاد اسلامی.
4. جنسن، آنتونی اف(1381)، هنر پست مدرن، ترجمة مجید گودرزی، تهران: نشر عصر هنر.
5. ساروخانی، باقر(1373)، جامعه شناسی ارتباطات، انتشارات اطّلاعات.
6. عالی، ابوالفضل(1365)، هنر گرافیک در انقلاب اسلامی، نشر حوزة هنری.
7. مکارم شیرازی، ناصر(1370)، تفسیر نمونه، جلد اوّل، تهران یا قم: دارالکتب الاسلامی


دسته ها : مقالات
1389/6/28
X